نویسنده: مهدی ترابی مهربانی



 
بدون شک پیتر پارکر/ اسپایدرمن محبوب ترین ابر قهرمان مارول کامیکس و یکی از شناخت شده ترین مظاهر تخلی عصر معاصر است. از سوی دیگر، به نظر می رسد ویژگی های منحصر به فرد او مثل آسیب پذیر بودن (هم از نظر روحی و هم از نظر فیزیکی)، نیروهای فوق بشری استثنایی اش و همچنین دشمنان متنوع و جذابی که با آن ها دست و پنجه نرم می کند، برای صنعت بازیسازی بسیار جذاب هستند و تعداد زیاد بازی های رایانه ای اسپادرمن و فروش بالای آن ها در مقایسه با ابر قهرمانان دیگر شاهدی بر این مدعاست. به این بهانه تصمیم گرفتیم در این شماره به معرفی 10 بازی برتری که تا کنون با حضور این شخصیت ساخته شده اند، بپردازیم. توجه داشته باشید که نویسنده مقاله حاضر مطالب زیادی تحت عناوین مختلف درباره ابر قهرمانان کمیک استریپی به رشته تحریر در آورده و یکی از بزرگ ترین افتخارات زندگی اش این است که هر بازی اسپایدرمنی که تا به حال به دستش رسیده را با موفقیت به پایان رسانده!!!

10 Spider- Man: Lethal Foes

این sidescroller گمنام تنها در کشور ژاپن و برای کنسول SNES به بازار آمد، اما براستی یکی از قابل قبول ترین عناوینی بود که در دهه 90 میلادی از روی اسپایدرمن تولید شد. همان طور که از اسم بازی پیداست، اسپایدرمن باید در انتهای هر مرحله با برخی از دشمنان خود مثل گرین گابلین، دکتر اختاپوس، لیزارد، عقرب، بیتل و... مبارزه می کرد. جالب این که قبل و بعد از هر مبارزه، دیالوگی بین شخصیت ها صورت می گرفت. البته دیالوگ ها نه به صورت صوتی بلکه در قالب
حباب های گفتگو (یکی از اجزای همیشگی دنیای مجلات مصور) روی صفحه ظاهرمی شدند. پس از تکمیل هر مرحله نیز صفحه اول روزنامه دیلی بیوگل (که رویش تیتر «!SPIDER- MAN WINS» خود نمایی می کرد) به همراه تصویری از ناشربداخلاق آن یعنی جیمز جونا جیمسون (که به شدت از اسپایدرمن تنفر دارد) نشان داده می شد. متأسفانه به دلیل ژاپنی بودن تمام کلمات، فهمیدن کامل داستان امکان پذیر نبود. ولی به نظر می رسید دشمنان اسپایدرمن تحت رهبری دکتر اختاپوس قصد داشتند سلاح مرگبار بسازند و آن را در پارک نیویورک مرکزی منفجر کنند. احتمالاً سیستم کنترل نخستین چیزی بود که نظرتان را جلب می کرد زیرا Button Shulder های راست و چپ به Web- swinging اختصاص داشت، یعنی فشردن آن ها موجب می شد تا اسپایدرمن به ترتیب به سمت جلو و عقب در هوا تاب بخورد. این موضوع (که هنوز در نوع خود منحصر به فرد است) تاب خوردن را بسیار آسان و لذت بخش می کرد. ضمناً، بازی گیم پلی رضایت بخشی داشت که به خوبی توانایی های اسپایدرمن را به کار می گرفت و با ایجاد محدودیت ها ی زمانی، وادارتان می ساخت تا به تکاپو افتاده و برای تکمیل مراحل شتاب کنید. با این همه، ستاره اصلی گرافیک زیبایی بود که در آن شخصیت های ماهرانه انیمیت شده بازی، به زیبایی حرکت می کردند. ظاهر شخصیت ها نیز دقیقاً با طراحی های مارک بگلی
(بهترین طراح کمیک استریپ های اسپایدرمن در دهه ی 90 میلادی) هم خوانی داشت. از دیگر نکات جالب می شد به یاری رساندن ونوم (Venom) به اسپایدرمن در هنگام مبارزه با غول آخر یعنی کارنج (Carnage) یا حضور افتخاری و ناگهانی ابر قهرمانان دیگر مارول همچون Human Torch در طول داستان اشاره کرد. ناگفته نماند که بازی از کلمه رمز استفاده می کرد و در کمال شگفتی تمام رمز عبورها، (به جز یک مورد) از نام خانوادگی غول ها گرفته شده بودند!

9 Marvel Ultimate Alliance

MUA) Marvel Ultimate Alliance) یک اکشن نقش آفرینی (Action/RPG) مشابه با عناوین تحسین شده ای همچون X- Men Legends بود که در آن باید با تشکیل گروهی چهار نفره از میان بیش از 20 ابر قهرمان پرآوازه مارول کامیکس به جنگ. Dr Doom و لشگری از شخصیت های خبیث و خطرناکی که اور را در اجرای نقشه پلیدش همراهی می کردند، می رفتید. پر واضح است که اسپایدرمن از همان ابتدا به عنوان یکی از شخصیت های ثابت در بازی شرکت داشت و برخی از دشمنان قدیمی اش نیز مانند میستریو، کرگدن، عقرب و لیزارد در برخی مراحل سد راهتان می شدند. MUA از نکات مثبت بی شماری سود می برد: لوکیشن های متنوع، cutscene های حیرت انگیز (که تا پایان بیننده را میخکوب نگه می داشت)، پایان های متغیر که به تصمیمات بازیباز در طول بازی بستگی داشت، داستانی در هم تنیده که مدام به تاریخچه غنی مارول و شخصیت هایش ادای احترام می کرد، وفور bonus های مرتبط با کمیک استریپ های مارول، امکان آزاد کردن شخصیت های مخفی، منوهای سریع و سر راست و...
اما بی شک بزرگ ترین نقطه قوت MUA، در گیم پلی معتاد کننده ای خلاصه می شد که به خوبی از جانب پیچش های داستانی پر فراز و نشیب و غافلگیر کننده مورد حمایت قرار می گرفت. به همین دلیل ارزش تکرار این بازی سر به فلک می گذاشت و قطعاً بازیبازان بارها و بارها پای بازی می نشستند تا بر میزان مهارت و جنگندگی شخصیت ها اضافه کنند. از سوی دیگر، حس شوخ طبعی، دیالوگ و ژست های اسپایدرمن در cutscene ها، علاقمندانش را ذوق زده می کرد و همراهی او با دیگر شخصیت های نامدار مارول و بده و بستان های خلاقانه میان آنان به طور غیر قابل باوری بر جذابیت های گیم پلی می افزود. توانایی تارافکنی اسپایدرمن (Webbing) خیلی به کار می آمد و کامبوهای گوناگون و جالبی با آن اجرا می شد، مثل ضربه ویژه Bungee Bash که انصافاً در میان ضربات دیگران، تک بود! درضمن، می توانستید برخی از لباس (costume) های خاطره انگیز کمیک استریپ های اسپایدرمن را (همچون Symbiote، Scarlet Spiderو...) unlock و بر تن کنید. از همه شگفت آورتر این که، یکی از لباس های شخصیت Spider- Woman، لباس دختر واقعی اسپایدرمن یعنی Spider- Girl بود! لازم به ذکر است که دارندگان کنسول Xbox 360، می توانستند ونوم را هم به عنوان شخصیتی قابل بازی، دانلود کنند.

8 Spider- Man: Mysterio s Menace

Mysterio s Menace اولین عنوان اسپایدرمن برای سیستم GBA محسوب
می شد و در آن او با برخی از دشمنان کلاسیک خود همچون الکترو، کرگدن، عقرب و... که از جانب میستریو هدایت می شدند، جدال می کرد. این side- scroller دو بعدی به هیچ وجه اجازه نداد محدودیت های فنی و گرافیکی GBA دست وپایش راببندد. به عبارتی دیگر، نحوه حرکت و طراحی شخصیت ها و همچنین افکت های صوتی و تصویری و یا فضا و محیط بسیار به بازی اسپایدرمنی که Activision در سال 2000 برای PSI منتشر کرد، شباهت داشتند. تیم سازنده که به خوبی می دانست اسپایدرمن شخصیتی پر تحرک و پرجنب و جوش است، ساختار مراحل را طوری طراحی کرده بود که بتوانید به راحتی و آزادانه بدوید، تاب بخورید، روی سطوح عمودی و افقی بخزید و یا از میان تونل ها و جاهای تنگ و باریک عبور کنید. مراحل وسیع و درندشت بازی (که گاهی در آن ها گم می شدید!) ساختاری نسبتاً غیر خطی داشتند، یعنی در آغاز می شد از بین سه مرحله مختلف یکی را برگزید یا حتی پس از تکمیل تمام مراحل، دوباره تکرارشان کرد. در ضمن، گیم پلی با عوض کردن مأموریت های هر مرحله، تنوع می آفرید. عناصر مخفی کاری نیز به طور مؤثری درگیم پلی حاضر بود تا مجبور به درگیری مستقیم با حریفان نشوید. این موضوع بسیار مفید واقع می شد زیرا اکثر حریفان هوش مصنوعی بالایی داشتند و درصورت غفلت از آن ها، کتک سختی می خوردید! ویژگی متمایز کننده دیگر، وجود Power- up های مختلفی بود که لباس اسپایدرمن را به شیوه های گوناگون ارتقا می دادند. موسیقی متن هم حرف نداشت و به خوبی با تم های بصری و لوکیشن های متنوع بازی در هم می آمیخت. اما قطعاً بیشترین توجهات به سوی جنبه های گرافیکی معطوف می شد. در واقع، گرافیک بازی با افتخار انیمیشن روان، شخصیت های خوب رندر شده و اسپرایت های CG مانندش را به رخ کشیده و با cutscene های دلربایش صفحات پر رنگ و لعاب کمیک
استریپ های اسپایدرمن را یاد آوری می کرد. بعضی وقت ها هم جزئیات خاصی در پس زمینه ها رؤیت می شد، مثل مرحله پایانی که مملو از ارجاعات و اشارات جالبی به آثار کلاسیک تاریخ سینما در ژانر وحشت مثل «فرانکشتاین» و «دراکولا» بود و شما را کاملاً مهیای نبرد نهایی با میستریو (که در اصل یک متخصص جلوه های ویژه سینمایی است) می کرد. از این گذشته، در مرحله مذکور از سوی اسکلت های متحرک مورد حمله قرار می گرفتید!

7 Spider- Man: The Movie

«اسپایدرمن» فیلمی بود که ژانر ابر قهرمانی را به محبوبیت فعلی آن رساند و با فروش رکورد شکن خود از بازیگران گمنامش ستاره ساخت و دل منتقدین سینمایی را به دست آورد. همزمان با این فیلم، Spader- Man: The Movie توسط Activision به بازار آمد و در آن توبی مگوآیر و یلم دفو مسئولیت تأمین صدای شخصیت های خود را بر عهده گرفتند. اعضای تیم سازنده با وجود پیروی قاطع از فیلم، خطوط داستانی را شرح و بسط داده و برای این منظور به ماجراهای کلاسیک اسپایدرمن رجوع کردند، بنابراین علاوه بر گرین گابلین، باید با غول های دیگری مثل کرکس، عقرب، شوک دهنده (Shocker) و کریون شکارچی ( فقط برای Xbox) مواجه می شدید. گیم پلی اشتراکات فراوانی با دو بازی قبلی اسپایدرمن که Activision بیشتر برای PSIعرضه کرده بود، داشت. ولی دوربین و کنترل ها بهبود یافته، فنون و ضربات تا حدودی متنوع تر شده و المان های مخفی کاری هم در گیم پلی به کار رفته بود. اما اوج نبوغ تیم سازنده را باید در ایجاد سیستم مبارزات هوایی جستجو می کردید. سیستم مذکور جذابیت و هیجان خاصی به مراحل بیرونی می داد و باعث شد تا هواداران اسپایدرمن سرانجام قادر شوند به نبرد هوایی با حریفان بپردازند. در این میان تعقیب گرین گابلین، در آسمان و مبارزه نهایی با او روی پل بروکلین، آن ها را به یاد مرگ تراژیک و تاریخی گوئن استیسی (نخستین عشق حقیقی پیتر پارکر در عالم کمیک استریپ) انداخته و یکی از سکانس های کلیدی و پایانی فیلم را باز سازی می کرد. در حقیقت، نبردهای هوایی آنچنان دیدنی و مهیج از آب در آمدند که به بخش لاینفک عناوین بعدی اسپایدرمن بدل گشتند. Bonus های فراوانی در بازی یافت می شد که بدون تردید جالب ترین شان این بود که می توانستید گرین گابلین را آزاد و با او بازی کنید. (البته این بار هری، پسر نورمن آزبورن ماسک گرین گابلین را به صورت می زد تا پرده از راز مرگ پدرش بردارد). نیازی به گفتن نیست که موارد فوق الذکر هر یک به طور شگفت انگیزی ارزش تکرار بازی را بالا می برد. برای ایمان آوردن به گرافیک چشمگیر بازی، تنها کافی بود به نبرد با کرکس در آسمان توجه کنید. درابتدای این مبارزه حیرت آور، آسمان گرفته بود، به شدت باران می بارید و ابرهای آسمان هم شوم و تهدید آمیز به نظر می رسید. اما هر چه به پیروزی نزدیک می شدید از بارش کاسته و اشعه آفتاب از میان ابرها نمایان می شد و حتی رنگین کمانی در گوشه ای از تصویر خودنمایی می کرد! در مجموع بازی آن قدر ویژگی های مثبت داشت که تنها در آمریکای شمالی بیش از دو میلیون نسخه از آن برای PS2 و 400 هزار نسخه هم برای GameCube و XboX به فروش رفت و در میان پرفروش ترین عناوین سال قرار گرفت.

6 Marvel Super Heroes vs. Street Fighter

Marvel Super Heroes vs. Street Fighter (که به MSHvSF معروف است) نه تنها یک اثر کمیک استریپی باشکوه بلکه یک بازی مهم و پیشگام بود. در واقع، کپکام با کوله باری از تجربه در ساخت آثار مبارزه ای تغییراتی جزئی اما تأثیرگذار و دلپذیر در گیم پلی MSHvSF ایجاد کرده و شیوه استفاده از یک یار کمکی (Tag Team) رابه تکامل رساند. پایبندی کپکام به شخصیت های مارول و تاریخچه غنی شان کاملاً مشهود بود و شکل ظاهری، نحوه مبارزه، گویش، طرز ایستادن و حرکت کردن، فنون، قدرت توانایی، ضربات ویژه، لباس و... آن ها مو به مو با عالم کمیک استریپی و انیمیشن های تلویزیونی مارول در دهه 90 میلادی، تطابق داشت. همچنین، ظاهر رنگارنگ، سرعت سرسام آور و ماهیت اغراق آمیز گیم پلی و یا فنون محیرالعقول شخصیت ها کاملاً فضای پر شور ماجراجویی های ابر قهرمانانه با انیمه های ژاپنی را در ذهن تداعی می کردند. اسپایدرمن از شخصیت های سریع و قدرتمند بازی به حساب می آمد و قادر به اجرای دو ضربه ویژه فراموش نشدنی و با حال (تحت عنوان Spider Maximum ,Crawle Assault) بود که حریف مقابل را له و لورده می کرد! کپکام نکات ظریفی را در MSHvSF گنجانده بود که طرفداران سینه چاک مارول و اسپایدرمن را از فرط خوشحالی به عرش می برد! مثلاً، در یکی از پس زمینه ها (که شبیه به یک استودیوی فیلمبرداری بود)، می شد علاوه بر زن عمومی، جیمز جونا جیمسون را نیز دید که طبق معمول با دیدن اسپایدرمن از کوره در رفته بود! ولی از همه جالب تر این که اگر اسپایدرمن را انتخاب نکرده بودید و بر علیه شخصیتی غیر از او مبارزه می کردید، آنوقت در پس زمینه مذکور به جای آقای جیمسون، پیتر پارکر دوربین به دست رؤیت می شد! تازه، sPider sense پیتر (که به او درباره خطرات قریب الوقوع هشدار می دهد) هم فعال بود! در کل، پایان ها که پس از شکست دادن آپوکالیپس و سایبر آکوما به نمایش در می آمد، چنگی به دل نمی زد ولی پایان اسپایدرمن فرق می کرد و بی نهایت برای هواداران معنا و جذابیت داشت (او نزد همسرش، مری جین بر می گشت و از او بابت دیر آمدن به منزل معذرت خواهی می کرد!). در ضمن، یکی از شخصیت های مخفی تحت عنوان «اسپایدرمن زره پوش» (Armored spider- Man)، از شماره 100 کمیک استریپ web of spider -manبه عاریت گرفته شده بود. پس از موفقیت چشمگیربازی، کپکام به زودی سری Marvel Vs. Capcom را با شخصیت های بیشتر و متنوع تری عرضه کرد اما انصافاً MSHvSF چیز دیگری بود زیرا برای اولین بار به هواداران اسپایدرمن اجازه داد تا از قهرمان عزیز خود در کنار مبارزان خیابانی مثل Ryu یا Ken استفاده کنند و یک زوج بسازند!

5 Spider- Man: Shattered Dimensions

ویژگی بی نظیر Shattered Dimensions این بود که چهار دنیای مجزا را به همراه چهار اسپایدرمن متفاوت (که هر یک مأموریت داشت تکه هایی از یک لوح مرموز و نیرومند را به دست آورد) در هم می آمیخت. در واقع، همواره با محیط، گیم پلی، نحوه مبارزه و سبک بصری و گرافیکی متغیری سر وکار داشتید و هرگز خسته یا کسل نمی شدید. برای مثال، در بخش موسوم به نو آر (Noir) که در دهه 30 آمریکا می گذشت، باید به مخفی کاری و زمان بندی دقیق متوسل شده و در سایه های موجود در محیط پناه می گرفتید. در حالی که دنیای سال 2099 ظاهری کاملاً آینده نگرانه و پست مدرن و همچنین ایده های بکری مثل سقوط آزادهای مهیج داشت. گرافیک، انیمیشن و طراحی شخصیت ها به تمام معنی مسحورتان می کرد و یک دنیا جزئیات در آن ها پیدا می شد. از سوی دیگر، Activision در اقدامی نبوغ آسا از افرادی که قبلاً در سریال های کارتونی به جای پیتر پارکر/ اسپایدرمن حرف زده بودند، دعوت کرد تا صدای آشنای خود را به چهار نسخه مختلف اسپایدرمن قرض دهند. در نتیجه، همگان متفق القول از صدا پیشه گی ها به نیکی یاد کردند. داستان بازی توسط دان اسلات (نویسنده فعلی کمیک استریپ های اسپایدرمن) نوشته شده و سرشار از دیالوگ و بذله گویی های بامزه ای بود که زبان اسپایدرمن (ها) به گوش می رسید. نبرد نهایی نیز به طور خلاقانه ای قهرمانان داستان را گرد هم می آورد. به علاوه، اصلاحات مبتکرانه ای در سیستم مبارزه به چشم می خورد (مثل hand- to- hand combat اول شخص) و آنقدر فنون و کامبوهای جالب و متنوع در اختیار داشتید که گاهی اوقات هول می شدید و نمی دانستید که کدامشان را اجرا کنید! ولی قطعاً بازی هنگام مبارزه با غول ها به اوج می رسید و ایده های ناب و تمام نشدنی اش را رو می کرد. نوعی حس دراماتیک و گیرایی خاصی هم در Intro غول ها (که در آغاز هر مرحله به نمایش درمی آمد) موج می زد. گاهی نیز تغییرات به وجود آمده در دشمنان شناخته شده اسپایدرمن کاملاً موجب غافلگیری تان می شد (مثلاً دکتر اختاپوس در دنیای سال 2099 زن بود!) در این میان مرحله مرد شنی از نظر دیزاین و ایده، فکتان را پایین می آورد! او اکثر اوقات به صورت گردبادی عظیم الجثه در آمده و همه چیز را از سر راه بر می داشت و شما باید از میان خرابی ها و اجسام معلق در هوا پیش می رفتید و از طریق تنها نقطه ضعفش بر او غلبه می کردید. وای که چه مرحله خارق العاده ای!

4 Ultimate Spider- Man

در سال Activision ,2005 تصمیم گرفت بر پایه یکی از مجموعه های کمیک استریپی پر فروش مارول تحت عنوان Ultimate Spider- Man که در آن اسپایدرمن و دنیایش به روزتر شده بود، عنوان جدیدی بسازد. روی هم رفته، این بازی از نظر گیم پلی تفاوت چندانی با Spider- Man2: The Game نداشت، اما از نظر سبک هنری و بصری، زمین تا آسمان با آن فرق می کرد زیرا سازندگانش از فن آوری نوینی تحت عنوان 3D- inking (نوعی Cel Shading که سیاه قلم کاری کمیک استریپی را با انیمیشن ترکیب می کند.) به همراه پانل های متحرک برای خلق محیط پر انرژی بازی و روایت داستان بهره گرفته بودند. به علاوه، خالقان کمیک استریپ مذکور یعنی برایان مایکل بندیس و مارک بگلی از ابتدا در کنار تیم سازنده حضور داشتند تا به ترتیب نگارش داستان و طراحی شخصیت ها را انجام دهند، تمام این عوامل دست به دست هم داد تا بازی و به ویژه cutscene های افسون کننده و حیرت انگیزش مثل یک کمیک استریپ زنده و سه بعدی به نظر برسند! داستان هم که حول و حوش جدال و رابطه پرتنش اسپایدرمن و ونوم و تلاش آن ها برای رهایی از دست نیروهای دولتی می چرخید، هر بازیبازی را جذب می کرد و با وجود وفاداری کامل به منبع الهام خود بسیار سر راست و با مهارت نوشته شده بود. از طرف دیگر، سیستم کنترل و کامبوها ساده و محدود تر شده ولی در عوض نحوه مبارزه اسپایدرمن به کمیک استریپ ها شباهت پیدا کرده بود تا به خوبی نمایانگر شور و اشتیاق نوجوانی و همچنین بی تجربگی او باشد. به عبارتی دیگر، اسپایدرمن در حین مبارزه هرگز دست از شوخی بر نمی داشت تا حواس حریف را پرت کند و یا مدام ورجه و ورجه می کرد تا مورد هدف قرار نگیرد. دیگر ویژگی منحصر به فرد بازی این بود که باید گاهی با ونوم بازی می کردید. البته ونوم کاملاً با اسپایدرمن فرق داشت، هم از نظر شخصی و هم از نظر توانایی و سبک مبارزه. در اصل او فقط یک هدف را دنبال می کرد: نابودی و کشتن (!) و قطعاً هنگامی که خودروهای داخل خیابان را به سمت هلیکوپترها می انداخت، از روی ساختمان های بلند می پرید و یا رهگذران نگون بخت را می خورد، حسابی به وجد می آمدید! نبرد با غول ها در یک کلام خارق العاده بود و معمولاً یک تعقیب هوایی شروع می شد. این بار تعقیب و گریز لذت بیشتری داشت زیرا معمولاً نزدیک سطح زمین اتفاق می افتاد. در نتیجه باید به سرعت و تار زنان از میان اماکن معروف و کوچه پس کوچه های نیویورک گذر می کردید، از موانع گوناگون می گذشتید و از حملات دشمن جا خالی می دادید. از دیگر نکات جالب، می شد به حضور ولورین (Wolverine) در یکی از مراحل ابتدایی اشاره کرد که باید در قالب ونوم حالش را می گرفتید!

3 Spider- Man2: The Game

«قدرت زیاد مسئولیت زیادی به همراه دارد». این شعار تاریخی اسپایدرمن است که طرفداران او کاملاً با آن آشنایی دارند. اما شاید کارگردان فیلم «اسپایدرمن 2» یعنی سام ریمی و همکارانش بیش از دیگران به آن واقف بودند، زیرا با تعهد حیرت انگیز خود اثری خلق کردند که تمام توقعات را در نوردید و لقب بهترین فیلم کمیک استریپی تاریخ را در زمان خود از سوی منتقدین سینمایی به دست آورد. مارول که از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید به Activision سفارش داد تا عناوین بیشتری از روی فیلم مذکور بسازد. گل سرسبد این عناوین، برای PS2، Xbox و GameCube عرضه شد و بیش از پیش ایده محیط باز را توسعه داد. دیگر می توانستید اسپایدرمن را به طور همزمان در هوا و روی زمین هدایت کنید و وجب به وجب منهتن را از پارک مرکزی گرفته تا مید تاون و پل بروکلین بگردید و یا از پیاده رو به بالای ساختمان امپایر استیت بروید و از آنجا سقوط آزاد انجام دهید و در لحظه آخر تار بزنید (از این رو، خیلی به بازی لقب Grand Theft Spider- Man دادند!). آنقدر کار برای انجام دادن پیدا می شد که قطعاً پس از تکمیل بخش داستانی، ساعت ها در شهر چرخ می زدید و حال می کردید! اما بارزترین خصیصه، حسی بود که از تار زدن و تاب خوردن بهتان دست می داد؛ حسی بی اندازه وجود آور و وصف ناشدنی. خطوط داستانی به خوبی از فیلم تبعیت می کردند و طبیعتاً باید در نهایت با دکتر اختاپوس گلاویز می شدید. با این حال شخصیت های نفی یا فرعی دیگری مثل گربه سیاه (Black Cat) هم در داستان حاضر بودند و جذابیت بیشتری به آن بخشیدند. در مجموع، سازندگان بازی از آثار قبلی خود درس گرفته و تلاش کرده بودند تا نقاط قوت را برجسته و مشکلات را بر طرف سازند. بنابراین، تغییرات مثبتی در گیم پلی به چشم می آمد ( مثلاً اسپایدرمن می توانست روی دیوار بدود، پرش های بلندتری کند و یا رفلکس های فوق سریع انجام دهد). سیستم مبارزه نیز ارتقا یافته و به نحو مؤثری spider sense اسپایدرمن رابه کار می گرفت (به ویژه در نبرد با غول ها). بهره گیری از مأموریت های فرعی، نوآوری دیگر گیم پلی به شمار می آمد به طور مثال گاهی باید کارگرانی را که از پشت بام سقوط می کردند نجات می دادید، مصدومان را به بیمارستان می رساندید و یا بادکنک های سرگردان را می گرفتید و به صاحبان خردسالشان بر می گرداندید! گرافیک و انیمشین هم نمره قبولی می گرفت و طراحی بر جزئیات شخصیت های اصلی کاملاً چالاکی اسپایدرمن، حرکت مارگونه بازوان فلزی دکتر اختاپوس و اغواگری های گربه سیاه را به تصویر می کشید. از نکات بسیار جالب، صدا پیشه گی بروس کمبل یار جدانشدنی سام ریمی و بازیگر محبوب سری فیلم های «کلبه وحشت» (Evil Dead) به عنوان راهنما در بازی بود که با صدای گرم و لحن کنایه دار خود متلک های بامزه ای بارتان می کرد!

2 The Amazing Spider- Man vs. The kingpin

امروزه Activision با ساخت عناوین متعدد، اسپایدرمن را به یکی از شناخته ترین نمادهای دنیای بازی بدل کرده است. اما شاید بازیبازان کم سن و سال تر با شاهکاری که سگا در ابتدای دهه 90 میلادی تحت عنوان
The Amazing Spider- Man vs. The Kingpin برای کنسول جنسیس به بازار فرستاد، آشنا نباشند. در این Side- Scroller، قهرمان ما باید با شماری از دشمنان کلاسیک خود به رهبری کینگ پین (رئیس تنومند و کله طاس سند یکای جنایتکاری نیویورک) رو در رو می شد. در واقع، کینگ پین مردم را متقاعد ساخته بود که او با کار گذاشتن بمبی قصد دارد شهر را نابود کند. اسپایدرمن 24 ساعت وقت داشت تا علاوه بر خنثی کردن بمب مذکور و رفع اتهام از خود، همسرش را نیز (که در اواخر بازی ربوده می شد)؛ نجات دهد! بازی در تمام لحظات وفاداری بی چون و چرای خود را به ذات اسپایدرمن نشان می داد. به طور مثال، او می توانست در طول گیم پلی به خانه برود تا زخم هایش التیام یابد (در این صورت زمان سریع تر می گذشت) یا از شخصیت های دیگر عکس بگیرد و به دیلی بیوگل بفروشد و جالب این که هر چه عکس گرفته شده دراماتیک تر بود، پول بیشتری هم نصیب او می شد؟ گاهی نیز اسپایدرمن برای غلبه بر برخی از غول ها مجبور می شد درست همانند ماجراهای کمیک استریپی اش، عقل خود را به کار بیاندازد (که نمونه بارز آن در مرحله چهارم و در هنگام مبارزه با مرد شنی بود). علاوه بر این، پس از پایان هر مرحله، تصویری همراه با دیالوگی مبتنی به نمایش در می آمد که در آن او درست مثل همیشه دشمن شکست خورده را دست می انداخت! سیستم کنترل در یک کلام شگفت آور بود طوری که هر آنچه در ذهن داشتید بلافاصله پس از فشردن دکمه روی صفحه اجرا می شد. از همه مهم تر این که برای اولین بار تقریباً به تمام نیروهای فوق انسانی اسپایدرمن از تارافکنی گرفته تا راه رفتن روی در و دیوار و حتی Spider sense (البته به طور کامل محدود) دسترسی داشتید. نقطه اوج بازی، نبردنهایی آن بود یعنی جایی که اسپایدرمن باید از یک سو با کینگ پین می جنگید و از سویی دیگر جلوی کشته شدن همسرش را (که لحظه به لحظه به مرگ نزدیک می شد) می گرفت. این نبرد نفس گیر هنوز هم یکی از بیاد ماندنی ترین مبارزات تاریخ بازی های ویدئویی به شمار می رود و حتی مسابقه ای در آمریکا برگزار شد تا مشخص شود چه کسی می تواند بازی را در حالت فوق دشوار (Nightmare) به انجام برساند. سگا شاهکارش را برای سیستم های دیگر خود نیز منتشر کرد اما نسخه جنسیس از همه آن ها محبوب تر باقی ماند و سبب شد تا اسپایدرمن بعدها در 4 بازی دیگر از این کنسول ظاهر شود.
منبع: بازی یارانه شماره نشریه: 41